محل تبلیغات شما



با سلام خدمت همشهريان عزيز 

با توجه به اينكه توسعه هر كشور در گروه شناخت منابع زمين شناسي و بهره وري از اين منابع است . از تمامي دوستان و همشهرياني كه در اين رشته تز كارشناسي ارشد و تز دكتري گذرانده اند دعوت مي كنم .اطلاعات خود را معرفي نمايند .وبراي اينجان ايميل نمايند تا در تدوين كتاب زمين شناسي تفرش گام موثري برداريم. 

سپاس 


با سلام در شهریور ماه 1395 در سفری به استان خراسان رضوی تصمیم به بازدید از معدن فیروزه گرفتیم . وعلاوه بر بازدید . صحبتهای با مسئولین معدن داشتیم وپس از تبادل نظر و ارائه راههای بهتر جهت استخراج این ماده معدنی کمیاب به مرکز فراوری رفته و خدمات ارائه شده به مشتریان هم مشاهده کردیم.


دکتر حاجیان، استاد پیشکسوت زمین شناسی درگذشت

کد خبر: 80 نسخه قابل پرینت 
۰۱ مهر ۱۳۹۵ | ۱۵:۰۹
دکتر حاجیان، استاد پیشکسوت زمین شناسی درگذشت

دکتر جواد حاجیان، استاد پیشکسوت زمین شناسی ایران درگذشت.

به گزارش دیده بان علم ایران دکتر جاجیان که پدر هنرمند توانا، خانم آزیتا حاجیان هستند از پیشکسوتان سازمان زمین شناسی ایران و یکی از اعضای ثابت تیم های زمین شناسان مشهوری نظیر اشتوکلین و روتنر بود.

نام وی بر روی بسیاری از گزارش های مهم به ویژه گزارشهای شرق ایران مرکزی دیده می شود اما این استاد متأسفانه برای خیلی از جوانترها ناشناخته بود.

مراسم ختم مرحوم دکتر جواد حاجیان روز جمعه دوم مهر از ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۹ در رستوران ستارگان شاندیز به نشانی چهارراه فرمانیه، نارنجستان هفتم، نرسیده به اتوبان ارتش، جنب برج آسمان برگزار می شود.

photo_2016-09-22_23-43-43

دیده بان علم ایران نیز درگذشت این استاد برجسته زمین شناسی را به خانواده هنرمند حاجیان و شریفی نیا و جامعه زمین شناسی کشور تسلیت می گوید.


مززوئيک از دو کلمه Meso به معني ميانه و Zoa به معني حيات ساخته شده است. دوران مزوزوئيک دوران ميانه زيستي نيز ناميده مي‌شود. محدوده زماني 251 تا 65.5 ميليون سال قبل يعني زماني معادل 5.5ميليون سال را دربرمي گيرد اين دوران از سه دوره زمين شناسي تشکيل شده است که به ترتيب از قديم به جديد عبارتند از : ترياس ، ژوراسيک ، کرتاسه. در رسوبات دوان مزوزوئيک آثار بقاياي موجودات حد واسط بين موجودات دوران پالئوزويک و دوران سنوزوئيک وجود دارد. در اين دوران دو دسته مهم جانوري وجود دارد که عبارتند از خزندگان غول پيکر به نام دايناسورها و آمونيت‌ها. آب و هواي دوران مزوزوئيک نسبتا گرم و از نوع آب و هواي استوايي و يکنواخت تر از آب و هواي فعلي بوده است. ◄ حد و مرز مزوزوئيک با دورانهاي ديگر: حد زيرين : حد بين پالئوزوئيک و مزوزوئيک هميشه در همه جا به خوبي مشخص نيست. در بيشتر نواحي دوره ترياس ادامه دوره پرمين به شمار مي‌رود و به همين سبب زمين شناسان اصطلاح پرمر - ترياس را براي اين حد بکار مي‌برند. از لحاظ کوهزايي اين حد ارتباط کوهزايي هرسي نين با کوهزايي آلپي را مشخص مي‌نمايد. از لحاظ فسيل شناسي حد بين دوران پالئوزوئيک و مزوزوئيک با از بين رفتن تريلوبيت‌ها و برخي ديگر از جانوران مشخص مي‌شود. حد بالايي : از لحاظ بيواستراتيگرافي حد بين دورانهاي مزوزوئيک و سنوزوئيک به خوبي قابل تشخيص است. زيرا تغييرات شديدي در بين جانوران اين دو دوران قابل مشاهده است و علت اين تغييرات شديد مربوط به تغييرات آب و هوايي و گسترش سرماي عمومي مي‌باشد. در اين مرز برخي از موجودات پلانکتون از بين رفته و گونه‌هاي جديدي از آنها بوجود آمدند و همچنين آمونيت‌ها و بلمنيت‌ها در اواخر مزوزوئيک از بين رفتند. ◄ جغرافياي ديرينه دوران مزوزوئيک: در دوران مزوزوئيک دو قاره در سطح کره زمين وجود داشته است. يکي از اين قاره‌ها لورازپا نام داشت و شامل آمريکاي شمالي و خشکي اروپا - آسيا بوده است و در تمام اين دوران درياها روي آن پيشروي داشته‌اند. شواهد نشان دهنده جدا شدن خشکي اروپا - آسيا در اواخر کرتاسه است که اين جدايش منجر به تشکيل اقيانوس اطلس گرديده است. خشکي ديگر گندوانا نام داشت که در قسمت مياني کره زمين قرار داشت. اين خشکي از پرمو - ترياس شروع به تقسيم شدن نموده است. دو کمربند کوهزايي در دوران مزوزوئيک اتفاق افتاده است. يکي در اطراف اقيانوس آرام و ديگري کمربند کوهزايي مزوژه. اقيانوس هند در دوره‌هاي ترياس و ژوراسيک و اقيانوس اطلس در دوره کرتاسه بوجود آمده‌اند. اقيانوس آرام نيز بطور مداوم وجود داشته است. در ژوراسيک دو حوضه رسوبي مهم در اروپا وجود داشته است که دو حوضه عبارتند از : حوضه جنوبي تنديس به نام Thethyan Relean و حوضه شمالي به نام Boureal Releam. ايران در دوره‌هاي ترياس ژوراسيک در قسمتهاي مرکزي تتيس قرار داشت. ◄ آب و هواي دوران مزوزوئيک: بطور کلي آب و هواي دوران مزوزوئيک نسبت به دوران پالئوزوزوئيک گرفته و يکنواخت تر بوده است. در رسوبات اين دوره هيچگونه آثار يخچالي مشاهده نمي‌شود مطالعات ايزوتوپي نشان مي‌دهد که آب درياهاي اين دوران حدود 10 درجه گرمتر از درياهاي معتدله کنوني بوده است. اين آبهاي گرم محيط مسلعدي را براي تشکيل رخساره‌هاي آهکي بيوشيميايي با صدفهاي فراوان نرم تنان و انواع جلبکها و آهک االيتي و ريفي بوجود آورده بود. در آغاز مزوزوئيک ، قطب شمال با مختصات 140 درجه عرض جغرافيايي در اقيانوس آرام قرار داشت. مهاجرت و جابجايي استوا به سمت جنوب در کرتاسه موجب پايين آمدن درجه حرارت در اروپا گرديده است. با سرد شدن هوا در خشکي لوازيا ، خشکي گندوانا گرمتر شده و باعث ايجاد رسوبات تبخيري در آفريقاي شمالي شده است. ◄ کوهزايي هاي دوران مزوزوئيک: مراحل کوهزايي هاي اين دوران به نام کوهزايي آلپ مشهور است. اين کوهزاييها از اوايل اين دوران تا زمان حال ادامه داشته است و شامل : سيمرين پيشين (Earlykimerian) در پايان ترياس سيمرين يا کمبرين پسين (Latckimenian) در پايان ژوراسيک. آترايشين يا استرين (Autrichian Or Austrian) بين کرتاسه زيرين تا کرتاسه مياني لاراميد که مربوط به اواخر کرتاسه پسين مي‌باشد. ◄ دوره‌هاي مزوزوئيک: دوره ترياس (Triassic) نام ترياس اولين بار توسط فون آلبرتي در سال 34 در ناحيه لرن (Luraien) آلمان بکار برده شد. چون رسوبات اين دوره از سه قسمت کاملا مشخص تشکيل گرديده است نام آن را ترياس نهاده‌اند. نام ترياس اولين بار توسط آلبرتي (Alberti) در ناحيه لرن (Luraien) آلمان بکار برده است.از ميان سه دوره مربوط به مزودوئيک ، دوره ترياس با مدت زمان 40 ميليون سال کوتاهترين دوره از دوران است.از 251 تا199.6 ميليون سال قبل را شامل مي شود و از دورهاي زير تشکيل شده است: 1) Early زمان(251 – 245 ميليون سال قبل) شامل 2 اشکوب زير است: -Induanزمان(251 – 249.7 ميليون سال قبل) -Olenekianزمان (249.7 – 245 ميليون سال قبل) 2) Middle زمان (245 – 228 ميليون سال قبل) شامل 2 اشکوب زير است: -Anisian زمان (245 – 237 ميليون سال قبل) -Ladinian زمان(237 – 228 ميليون سال قبل) 3) Late زمان (228 – 199.6ميليون سال قبل) شامل 3 اشکوب زير است: -Carnian زمان(228 – 216.5 ميليون سال قبل) - Norian زمان(216.5 – 203.6 ميليون سال قبل) -Rhaetian زمان(203.6 – 199.6 ميليون سال قبل) ◄ تقسيمات ترياس شامل سه تيپ رخساره به نام هاي : 1- قسمت فوقاني کوپر (keuper) ، شامل مارنهاي گچ و نمک دار رنگين 2- قسمت مياني موشل کالک (Muschelkalk) ، از آهک فسيل دار تشکيل شده 3- قسمت زيرين بونت ساندشتين (Bunt Sandstein) ، متشکل از ماسه سنگ قرمز و در رأس آن 70 متر ماسه سنگ گلي رنگ با فسيل گياهي ولتزيا (Voltezia) مي باشد.در اين دوره خزندگان تنوع و گسترش زياد داشته اند. علاوه بر خزندگان خشکي خزندگاني هم در درياها و کنار مردابها به سر مي برده اند. جلبکها از مهمترين گياهان دريائي دوره ترياس مي باشند که آثار آنها در رسوبات آهکي اروپا و اطراف مديترانه وجود دارد. در ترياس به علت وجود آب و هواي خشک براي رشد و توسعه گياهان مناسب نبوده است. ◄ حدود دوره ترياس آب و هوا: حد زيرين : حد زيرين آن با فاز تکتونيکي پالاتين مطابقت داشته است. فازي که معرف آخرين حرکات و جنبشهاي مربوط به فاز اصلي هرسي نين است. و در اروپاي مرکزي و شرقي گسترش داشته و با از بين رفتن بسياري از موجودات پالئوزوئيک و ظهور موجودات ديگر در مزوزوئيک همراه است. حد بالايي: بين ترياس و ژوراسيک اشکوب رتين (Rhaetian) قرار دارد که سابقا آن را جزء لياس (ژوراسيک زيرين) ميدانستند و در پارهاي موارد نيز بين ترياس و لياس در نظر ميگرفتند، ولي فعلا آن را متعلق به ترياس پاياني ميدانند. حد بين ترياس و ژوراسيک از نظر بيوستراتي گرافي چندان مشخص نبوده ، ولي شواهد پالئوزو اکولوژي و تغييرات شرايط آب و هوايي در اين زمان ميتواند اين دو دوره را از هم جدا کند. مثلا در تمامي محيط کناره خشکي آلپ و اروپاي غربي ، شرايط آب و هوايي اواخر ترياس موجب تشکيل حوضه‌ها و رسوبات مردابي و تبخيري گرديده و تغييرات شديد شوري آب و بطور کلي تغييرات شرايط شيميايي آب سبب از بين رفتن پارهاي از موجودات شده است. ◄ فسيلهاي گياهي ترياس: جلبکهاي سبز که خصوصا در درياهاي گرم و کم عمق مانند درياي مزوژه فراوان بودهاند. از انواع اين جلبکها ميتوان ديپلوپورا و ژيروپورلا را نام برد که داراي تال (Thalle) آغشته به آهک بودهاند. از درختان بزرگ که امروزه تند سيليسي شده آنها در نواحي هند و آفريقاي جنوبي پيدا شده ميتوان آروکارياس را نام برد، که در برش عرضي داراي دواير متحدالمرکز نشانه مراحل رشد مي‌باشد. ◄ فسيلهاي جانوري: فرامينفرها به علت تغييرات شرايط محيط دريايي دو خانواده مهم از فرامنيزهاي پالئوزوئيک چون فوزولينيده و آندوتيروتيريده در ترياس از بين رفته و منحصرا خانواده لاژنيده ظاهر و اهميت پيدا ميکند. کنودونتها: کنودونتها بيش از فرامننفرها در ترياس اهميت چينه شناسي داشته و از ميکرو فسيلهاي شاخص اين دوره به شمار ميروند، به عنوان مثال جنس Gondolella در مرشل کالک اروپا از کنودونتهاي شاخص است. مرجانهاي شش تيغه: با از بين رفتن مرجانهاي چهار تيغهاي و بسياري از تابولاتا در پرمين بالايي ، مرجانهاي شش تيغهاي ترياس مياني فراوان شده و تشکيل ريفهاي دولوميتي را ميدهند. دوکفهايها و شکم پايان: برخي از آنها از بهترين فسيلهاي شاخص ترياس به شمار مي‌روند. مثل جنس Myophora که در موشل کالک معروف است. پابرسران: شامل آمونيتها با خط درزهاي متشکل از فرو رفتگي و برجستگي سينوسي شکل در رخسارههاي آلپي است. بازوپايان: در محيطهاي ليتورال نسبتا فراوان بوده و گروههاي رنليد و ترابراتوليد معروفند. ◄ آب و هواي ترياس: تغييرات آب و هوايي در ترياس معلول حرکت و مهاجرت قطبين و در نتيجه جابجايي خط استوا بطرف جنوب است که موجب تشکيل مقدار متنابهي رخسارههاي تخريبي ميگردد. در اروپاي مياني ، آب و هواي استوايي کربنيفر در پرمو - ترياس تبديل به يک آب و هواي گرم با فصول متناوب مي‌گردد. چنين آب و هوايي موجب تخريب گرانيت (وگنيسهاي هرسينين گرديده و تودههاي عظيمي از کنگلومرا ماسه سنگ و سياتستون در پاي کوهها تشکيل ميشود که با رنگ قرمز جلب نظر مينمايند. درجه حرارت درياهاي آن زمان از نسبت ايزوتوپهاي 16O به O محاسبه شده ، در حدود 25 درجه بوده است؛ يعني شرايط مطلوبي که براي رشد جلبکهاي آهکي و مرجانها مي‌توان در درياهاي نواحي آلپ در نظر گرفت. ◄ جغرافياي ديرينه ترياس: بطور خلاصه آغاز تقسيمات خشکي گندوانا به همراه ولکانيسم شديد ، بحران و تغييرات آب و هوايي ، مهاجرت قطبين به طرف جنوب ، گرم شدن عمومي هوا و وسعت زون تبخيري از پديدههاي پالئوژئوگرافي ترياس به شمار مي‌روند. انتشار خشکيها و درياها در ترياس خشکي بزرگ پانگهآور ترياس به خشکيهاي لوراسيا و گندوانا تقسيم گرديده است و در بخشهاي مياني آن درياي مزوژه و درياهايي چون درياي استراليا و درياي گندوانايي وجود داشته است. اشتقاق قاره ها و لکانيسم و کوهزايي در ترياس از ترياس مياني به بعد قاره استراليا - آنتراکتيک و هند از قاره آفريقا جدا مي‌شود. در ترياس بالايي نوبت جدايش ماداگاسکار است، در حالي که شکاف وسيعي از تيپ دره ريختي حاکي از باز شدگي اقيانوس اطلس از زمان ژوراسيک که موجب تظاهر ولکانيسم بازالتي و آندريتي مي‌شود که از درون اين شکاف عظيم خارج گرديده است. با آنکه در مزوژه کوهزايي شديد وجود نداشته است، ولي قلمرو و نواحي آلپي شروع به حرکت نموده و چندين دگرشيبي کوچک در آلپ شرقي پديدار مي‌گردد. ارتفاعات کارپات و بالکان به همراه چين خوردگيهاي زيردريايي و برشهاي بين تشکيلاتي از آثار اين حرکات است. اين تکتونيک همزمان با رسوبگذاري در آنيزين پاياني با ولکانيسم توفي و سينريتي مشخص مي‌شود. در حد ترياس - ژوراسيک ، يک دگرشيبي مشخص در حاشيه نواحي جنوبي و شرقي آسيا مشاهده مي‌شود (کوهزايي سيمرين). ◄ دوره ژوراسيک (Jurassic): نام ژوراسيک از کوههاي ژورا (Jura) در آلپ گرفته شده است.طول مدت ژوراسيک 65 ميليون سال است. از 199.6 تا 145.5 ميليون سال قبل را شامل مي شود اپل (Oppel) ژوراسيک را به سه زير دوره تقسيم کرد که عبارتند از : 1- لياس (Liassic) : ژوراسيک پيشين يا لياس که مطابق با ژوراي سياه است. 2- دوگر (Dogger) : ژوراسيک مياني يا دوگر که ژوراي قهوه اي نيز ناميده مي شود. 3- مالم (Malm) : ژوراسيک پسين يا مالم که با ژوراي سفيد مطابقت دارد. اولين پرندگان در ژوراسيک ظهور نموده اند. فسيل آرکئوپتريکس (Archeopteryx) در لايه هاي رسوبي سولن هوفن (Solen hofen) آلمان بهترين نمونه فسيلي است. که حد واسط پرنده و خزنده است.گسترش داينوسورها در اين دوره زياد بوده است. ردپاي اين جانور در روسوبات ژوراسيک کرمان ديده شده است.آمونيتها از فسيلهاي مهم ژوراسيک به شمار مي روند. (اپيلا Oppelia و پريس فينکتس Perisphinctes) نهشته‌هاي دوره ژوراسيک در زمين شناسي تاريخي حائز اهميت مي‌باشد زيرا مطالعات با ارزش چينه شناسي و بخصوص بيواستراتيگرافي در اين دوره صورت گرفته است. اولين پرندگان در اين دوره ظاهر شده‌اند. مهره داران گذشته مانند ماهيها ، دوزيستان و خزندگان و ژوراسيک در فراوان بوده‌اند. همچنين نخستين قورباغه شبيه به انواع امروزي در اين دوره ظهور کرده است. گسترش دانياسورها در اين زمان زياد بوده است. روپاي اين جانوران در رسوبات ژوراسيک کرمان ديده شده است. از لحاظ جغرافيايي ژوراسيک تفاوت چنداني با دوره ترياس ندارد در اين دوره نيز خشکي گندوانا شامل آمريکاي جنوبي و آفريقا بوده است. پيشروي دريا در اروپاي توسعه داشته است بطور که ژوراسيک پسين باعث جدا شدن نقاطي از خشکي لوازيا شده بود. وجود خزندگان و گياهان در اين دوره نشان دهنده آب و هواي معتدل مي‌باشد.ژوراسيک از دورهاي زير تشکيل شده است: 1) Early زمان(199.6 – 175.6 ميليون سال قبل) شامل 4 اشکوب زير است: -Hettangian زمان(199.6 – 196.5 ميليون سال قبل) -Sinemurian زمان(196.5 – 9.6 ميليون سال قبل) -Pliensbachian زمان(9.6 – 3 ميليون سال قبل) -Toarcian زمان(3 – 175.6 ميليون سال قبل) 2) Middle زمان(175.6 – 161.2 ميليون سال قبل) شامل 4 اشکوب زير است: -Aalenian زمان(175.6 – 171.6 ميليون سال قبل) -Bajocian زمان(171.6 – 167.7 ميليون سال قبل) -Bathonian زمان(167.7 – 164.7 ميليون سال قبل) -Callovian زمان(164.7 – 161.2 ميليون سال قبل) 3) Late زمان(161.2 – 145.5 ميليون سال قبل) شامل 3 اشکوب زير است: -Oxfordian زمان(161.2 – 155.7 ميليون سال قبل) -Kimmeridgian زمان(155.7 – 150.8 ميليون سال قبل) -Tithonian زمان(150.8 – 145.5 ميليون سال قبل) ◄ فسيل شناسي ژوراسيک: ر ژوراسيک پرندگان ظهور مي نمايند و بهترين مثال آن پرنده معروف آرکئوپتريکس (Archaeopteryx) است که حد واسط پرنده و خزنده بوده ، در اشکوب پرتلاندين در ناحيه سلمن هوفمن واقع در باوارياي آلمان کشف شده است. بدين ترتيب تمام گروههاي جانوري در مهره داران در ژوراسيک وجود داشته است. از نظر فسيل شناسي مهمترين گروههاي فسيلي عبارتند از: » آمونيت: از مارکوفسيلهاي مهم ژوراسيک به شمار ميرود. » راديومرها و روزنه داران: از فسيلهاي تک ياختگان راديولرها و روزنه داران در اين دوره مشاهده شده است. بعضي از رسوبات سيليسي ژوراسيک ايتاليا که از اسکلت سيليسي راديومرها تشکيل گرديدهاند و به نام راديولاريت ناميده مي‌شود، در ايران در کرتاسه بالايي گسترش مي‌يابد. از روزنه داران شاخص دوره لياس جنس اربي توپسلا (orbitopsclla) است که در سازند لياس جنوب ايران مشاهده شده است. پالئو ژئوگرافي ژوراسيک :در مقياس جهاني ، پالئو ژئوگرافي ژوراسيک فرق چنداني با دوره ترياس ندارد. خشکي گندوانا شامل آمريکاي جنوبي پرفريقات در حاليکه آتلانتيک جنوبي هنوز وجود ندارد، ولي ماداسگار ، هند و استراليا از هم جدا است. قاره شمال آتلانتيک و خشکي آنگارا يکي مي‌باشد. پيشرويهاي کنار قارهاي درياها بخصوص در اروپا توسعه دارد که کم و بيش باعث جدا شدن آنگارا در ژوراسيک بالايي ميگردد. استنشاق قارهها که از اواخر ترياس شروع شده ، از ژوراسيک نيز ادامه پيدا کرده و منجر به تقسيم شدن خشکي گندوانا شده است. در اين دوره عمق اقيانوسها فزوني يافته و با ايجاد ريفتها (به علت فاز کششي) گدازههاي عظيم ايوليتي گسترش پيدا کرده است. در مقايسه با وضع پالئو گرافي ترياس ، در ژوراسيک خشکي هند بيش از پيش رو به شمال حرکت نموده و باعث عريض شدن اقيانوس هند مي‌گردد. کانال موزامبيک در دوره لياس باز مي‌شود. اقيانوس اطلس شمالي نيز اندکي شروع به ظاهر شدن مي‌نمايد. اقيانوس اطلس جنوبي به صورت درياي باريکي (ريفت) بين خشکي آفريقاي جنوبي و آمريکاي جنوبي قرار دارد. سرانجام استراليا هنوز از خشکي آنتاراکتيک جدا نشده است. ◄ دوره کرتاسه (CretaCeous) نام کرتاسه اولين بار به رسوبات گل سفيري در جنوب انگلستان اطلاق گرديده است. کرتاسه با 70 مييليون سال طول طولاني تر سيستم دوان مزوزوئيک به شمار مي‌رود. از 145.5 تا 65.5 ميليون سال قبل را شامل مي شود. آب و هواي دوره کرتاسه گرم و ملايم بوده است. گياهان نهاندانه در کرتاسه ظاهر و توسعه يافته‌اند. بنابراين تمام گروههاي گياهي از اين دوره به بعد وجود داشته‌اند مهمترين گروههاي جانوري بي‌مهره در اين دوره آمونيت‌ها و بلمنيت‌ها مي‌باشند. علاوه بر مهره داران دوره‌هاي قبلي در اواخر اين دوره داران کوچکي بوجود مي‌ايند در آخر کرتاسه دايناسورها و همچنين برخي از بي‌مهره‌ها مثل آمونيت از بين مي‌روند و منقرض مي‌شوند. در کرتاسه پيشين آمريکاي جنوبي از آفريقا جدا گرديده بود. در حاليکه بقيه قاره‌ها در طول دوره‌هاي ترياس و ژوراسيک جدا گرديده بودند. از دورهاي زير تشکيل شده است: 1) Early زمان (145.5 – 99.6ميليون سال قبل) شامل 6 اشکوب زير است: -Berriasian زمان(145.5 – 140.2 ميليون سال قبل) -Valanginian زمان(140.2 – 136.4 ميليون سال قبل) -Hauterivian زمان(136.4 – 130 ميليون سال قبل) -Barremian زمان(130 – 125 ميليون سال قبل) -Aptian زمان(125 – 112 ميليون سال قبل) -Albian زمان(112 – 99.6 ميليون سال قبل) 2) Late زمان(99.6 – 65.5 ميليون سال قبل) شامل 6 اشکوب زير است: -Cenomanian زمان(99.6 – 93.5 ميليون سال قبل) -Turonian زمان(93.5 – 89.3 ميليون سال قبل) -Coniacian زمان(89.3 – 85.8 ميليون سال قبل) -Santonian زمان(85.8 – 83.5 ميليون سال قبل) -Campanian زمان(83.5 – 70.6 ميليون سال قبل) -Maastrichtian زمان(70.6 – 65.5 ميليون سال قبل) ◄ دلايل انقراض دايناسورها دانشمندان دلايل و فرضيه‌هاي مختلفي را براي انقراض دايناسورها بيان مي‌کنند که از جمله اين فرضيه‌ها ، برخورد شهاب سنگها با زمين مي‌باشد. بر طبق اين فرضيه حدود 65 ميليون سال قبل يک شهاب سنگها با قطر 5 مايل و با سرعت معادل 150000 مايل در ساعت با کره زمين برخورد کرده است قدرت انفجار اين برخورد معادل صد ميليون مگا تن TNT بر آورده شده است. در اثر برخورد خرده‌هاي سياره يا شهاب سنگها و ميليونها تن خاک و صخره‌هاي زمين به صورت گرد و غبار در آمده و در نتيجه ابري عظيم از پودر اجرام آسماني و گرد و غبار در سراسر کره زمين بوجود آمد. اين ابر عظيم مانع از رسيدن نور خورشيد به سطح کره زمين گرديد و باعث کاهش دماي هوا در سطح زمين شد. همچنين عدم نفوذ نور خورشيد باعث تاريک شدن زمين نيز شد. با سرد شدن و برودت هوا و تاريکي در طي سالها ، بسياري از جانوران و گياهان روي سطح زمين از جملهه دايناسورها از بين رفته‌اند و فقط گياهان و جانوراني که در قعر و گودالهاي زير زميني زيست مي‌نموده‌اند توانستند زنده بمانند.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

رزرو هتل اجاره ویلا و سوئیت کتابخانه شهید مطهری رامشیر